هدیه خدا

سلام کوچولوی خوشکلم؟ خوبی مامان جان؟امروز میخوام برات از یه مطلب جالب بگم، قبلا یه چیزایی در مورد قانون راز شنیده بودم ، امشبم رفتم یه خورده سرچیدم و دیدم چه قانون جالبی هست، اینکه به هر چی فکر کنی بهش میرسی مهم اینه که باورش داشته باشی و تو خیالت واقعا حسش کنی حالا این خیال میتونه هرچیزی باشه، منم میخوام این قانون رو امتحان کنم میخوام با تموم وجودم تصورت کنم عزیزکم، میخوام به روزهایی فکر کنم که کنارمی گریه میکنی و توبغل من آروم می شی لباسهاتو کثیف می کنی و من برات عوضشون می کنم... میدونم که همه این اتفاقات یه روزی اتفاق میافته یکی از همین روزها دوستت دارم فراوان خدا جون یه نی نی مثل این جیگری میخوام   ...

سکوت می کنم تا خدا سخن گوید رها می کنم تا خدا هدایت کند دست بر می دارم تا خدا دست بکار شود به او می سپارم تا آرام شوم       ...

...

سلام کوچولوی خودم خوب و خوش هستی نازگل مامان؟ دلم برات تنگ شده بود عزیزم، امروز روز پدر بود اول از همه به بابای عزیزم تبریک میگم و بوسه میزنم به دستای زحمتکشش دوم هم به بابایی خودت تبریک میگم   ان شالله سال دیگه باید دوتایی روز پدرو بهش تبریک بگیم جونم برات بگه عزیز مامان همه چی داره خوب پیش میره و من میدونم به همین زودی ها میای تو دل مامان نا امیدی رو هم بوسیدم گذاشتم کنار پس نفس من حواست باشه که باید بیای پیشم خوب گلک من امشب خسته ام و بیشتر نمی تونم برات بنویسم دوستت دارم شبت بخیر عزیزکم ...

یا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَه . . . . ای پاسخ دِه آن کَس که پاسخ دِه ندارد ، ای یار دلسوز آن کَس که دلسوزی ندارد     خدایا درسته بنده خوبی واست نیستم، اما من که غیر تو خدایی ندارم، خدایا کمکم کن خدایا عاقبت  بخیرمون کن خدای مهربانیها به همه چشم انتظارها فرزندی سالم و صالح عطا فرما آمین یا رب العالمین   ...

سلام دوستان عزیزم،امروز تو وب دوست عزیزم فرییا جون مطلبی رو در مورد حضرت هادی خوندم که منو به فکر برد، رفتم گوگل و امام نقی رو سرچ کردم ...وای خدای من خیلی تاسف برانگیز بود.....  برای خودم متاسف شدم که اسم شیعه رو یدک می کشم اما اماممون اینقد غریب هست،این پست رو گذاشتم که اندکی از تصاویر زیبای مربوط به امام عزیزمان را در آن قرار بدم که شاید قدمی باشه برای امام نقی(ع)....   ...

امشب چقدر حس آدمای افسرده رو دارم، دلم شدید گرفته، مثل اینکه دیگه صبرم تموم شده،خسته شدم از این سکوت.....حتی نی نی وبلاگم بی سرصداست............. باید برم خونه پدری به دنبال آرامش............... خداحافظ کودک عزیز من................................